کد مطلب:148276 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:243

لایه های مختلف قیام عاشورا
آفرینش قیام عاشورا با دو انگیزه ی مهم و ممتاز: الف) احیاء دین، تفكر، اندیشه، ارزش ها و گرایش های دینی ب) احیاء جامعه ی دینی، امت اسلامی و بیدار باش جامعه ی نبوی آسیب دیده، آفت زده و گرفتار جهالت، غفلت و نسیان بود. بنابراین باید به این فهم عمیق، انیق و دقیق دست یافت كه قیام حسینی یك قیام ذو وجوه، جامع و دارای مراتب و شئون متكثر، متنوع و چند لایه بود كه استاد شهید مطهری با بهره برداری از تفسیر «متشابه» از دیدگاه علامه طباطبائی (رض) كه دارای معانی طولی است و به همین دلیل نهضت حسین بن علی علیه السلام را یك نهضتی متشابه نامید [1] . پس این قیام تنها چهره ی نظامی، جهادی و مبارزات مسلحانه ندارد اگر چه به جهاد و خون منتهی شد و از اول نیز امام از شهادت، لقاء الله و مرگ سرخ سخن می فرمود اما دارای چهره ی فرهنگی، تبلیغی و ایدئولوژیكی بسیار قوی و غنی نیز بود كه می توان


آن را یك عاشورای ایدئولوژیكی و مكتبی و مكتب حسینی را مكتب تجدید حیات اسلامی نامید.

به همین دلیل نهضت امام حسین علیه السلام نهضتی بیدارگرایانه، بیناگرانه و بردبارانه یعنی آمیخته ای از بصیرت و صبر یا بیداری و پایداری برای احیاء قرآن، سنت و اصلاح امت ختمیه بود و با توجه به انحرافهای فكری، روحی و اخلاقی و فسادهای اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی كه بتدریج و آرام بین نسل های آغازین مسلمین تا نسل های بعدی پدید آورد، شكاف و شقاق و روح ایمانی، جهادی، زهد گرایانه، روحیه ی دینی، اصولگرایانه و ارزش خواهانه مسخ و محو شد و انفعال در برابر دنیا و مظاهر دنیوی حادث شد به گونه ای كه امام حسن علیه السلام در تحلیل شرایط زمان خویش به مردم خطاب كرده بود كه دیروز دین جلوی شما و دنیا پشت سرتان بود ولی امروز دنیا جلوی شما و دین عقب شما قرار گرفت و حسین بن علی علیه السلام در تحلیلی جامعه شناسانه و دقیق فرمودند: «الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرت علی معایشهم» [2] و اهل الله بسیار كم، (اقل قلیلون) و اهل الاخرة قلیل اما اهل الدنیا كثیر بلكه اكثر شدند و به گونه ای انحراف، تحریف، تهی كردن اسلام از پیامهای اصیل، سعادت بخش و كرامت زایش اوج گرفت و گرد و غبار نادانی و غفلت سیمای مردم را پوشاند و عقل ها مغلوب شهوات و قلب ها معكوس شد كه به تعبیر امام باقر علیه السلام: «كل یتقربون الی الله عزوجل بدمه» [3] یعنی سربازان


و لشكریان عمر بن سعد برای تقرب به خدا و تحصیل رضای حق با تجسم قرب الی الله و الگوی تمام عیار اسلام ناب محمدی جنگیدند و مبارزه كردند و عناصری چون: تطمیع، تهدید، تبلیغ منفی علیه اهل بیت علیهم السلام، تحمیل معیارهای جاهلی مثل امتیازات نژادی، طبقاتی و تخریب فضای فرهنگی و ارزشی جامعه ی پس از زمان رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم تا زمان حسین بن علی علیه السلام یعنی نیم قرن را دچار تسلیم كور در برابر اسلام ابوسفیانی و اموی كرد و خواص جامعه بجز اندكی به رسالت و وظیفه ی خویش در برابر عوام جامعه عمل نكردند و با عذرهای نامعقول و توجیهات نادرست زمینه را برای بدعت با تز خلافت و اسلام سلطنت فراهم آوردند و غربت اسلام ناب نبوی و علوی را عامل شده و با فراموش كردن و مهجور ساختن عنصر امر به معروف و نهی از منكر زمینه ساز حاكمیت شرار الناس بر جامعه ی اسلامی گشته اند و در واقع حدیث هشدارآمیز و عبرت انگیز پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم كه فرمود: «انكسری ظهری اثنان عالم متهتك و جاهل متنسك» [4] یعنی دانشمندان بی تعهد، مسئولیت گریز، دنیا طلب، عابدان سطحی نگر، متحجر و نادان كمر اسلام اصیل و ناب را شكستند و با علی علیه السلام در صفین و نهروان و با فرزند علی علیه السلام در سرزمین كربلا جنگیدند و اسلام سقیفه ای را بر مسند قدرت نشاندند، كه اگر قیام جاودانه و ابدی عاشورا نبود اسلام ناب برای همیشه محو می شد. اما نهضت حسین علیه السلام آثار و ثمرات شیرین،


دلنشین، جالب و جاذبی را فراروی مسلمین و بشریت قرار داد تا اسلام ناب را برای همیشه بیمه نماید و خواص و عوام را هشدار و انذار دهد و درس ها و عبرت های شگرف و شگفت بر جای نهاد كه به برخی از آنها اشاره می نمائیم:

1 - بصیرت آفرینی و معرفت زائی در حوزه های اندیشه، ایمان، ارزش و اخلاق دینی در میان مسلمین به این معنا كه قیام او براساس بینش متعالی و تفقه دینی جامه عمل پوشید و جامعه را به سوی شناخت، دانش، بینش و گرایش دینی سوق داد. چنانكه در زیارت اربعین می خوانیم: «و بذل مهجته فیك لیستنقذ عبادك من الجهالة و حیرة الضلالة» [5] .

2 - احیاء روحیه ی جهادگرایی و شهادت طلبی.

3 - ستیز علیه اسلام نقابدار اموی كه به وصیت ابوسفیان مبنی بر «تلقفوها تلقف الكره» «توپ» حكومت، خلافت و سلطنت را در «تیپ» خود نگهداری نمایید [6] را شروع كرد تا به زدودن این تفكر جاهلی، نژادی، ثروت خواهانه و ظالمانه بپردازد.

4 - بازگشت دادن جامعه ی اسلامی به صدر اسلام، سنت و سیره ی پیامبر اكرم صلی الله علیه و اله و سلم و علی علیه السلام كه خود فرمودند: «ارجعوا الی عقولكم» تنبه عقلی و رویكرد فرهنگی سیاسی به زمان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم و حوادثی كه رخ نمود داد.


5 - احیاء ارزشهای دینی، معنوی و فرهنگی مثل: احیاء اندیشه ی توحیدی، اندیشه و بینش عرفانی، اخلاقی مثل: مروت، ایثار، صداقت، راستی و درستی، وفا، ادب، حماسه آفرینی، شرافت، كرامت نفس و عزت درونی، روحیه ی غیرت دینی و درد دین، زنده كردن معروف ها و از بین بردن منكرها، عدالت خواهی، ظلم ستیزی، دشمن شناسی و دشمن ستیزی، وظیفه گرایی، تكلیف شناسی و امید به آینده ی توأم با تلاش، جهاد و بصیرت و...

كه به بینش ها و برخی به گرایش های دینی و اسلامی مرتبط هستند، كافی است به شعائر امام حسین علیه السلام در دریافت این حقایق معرفتی و رفتاری توجه شود. [7] .

6 - احیاء مواریث فرهنگی و علمی اهل بیت علیهم السلام و شیعیان یا علویین كه مهجور، مظلوم و مستضعف شده بودند.

7 - فضاسازی و زمینه پردازی برای قیام های علویین علیه امویان و...

8 - الگوسازی و الگوپردازی برای همه نسل ها در همه اعصار.

9 - درس «حضور» توأم با «ظهور» یعنی هم از قعود، سكون، بی خبری، بی تفاوتی و انفعال خارج شدن و هم اهل درك، تحلیل، بینش دینی و سیاسی فراگیر گشتن، درس دین شناسی آموختن و درد دینداری داشتن، این دو را بهم سرشتن تا همیشه عزت اسلامی، ارزشی و انقلابی را حفظ نمایند كه عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنین است.


10 - حماسه دفاع و پاسداری از دین و ارزش های دینی را خلق كردن و به زن، مرد، پیر، جوان، دختر و پسر مشاركت بخشیدن تا هر كسی كه جوهره ی الهی، مذهبی و معرفت دینی دارد در همه ی شرایط، زمان ها و زمینه ها با درك صحیح از اوضاع و احوال جامعه ی خویشتن به رسالتش و مسئولیتش عمل نماید كه جهان بینی اسلامی تعهد آور، مسئولیت آفرین و شورانگیز است.

ناگفته پیداست كه در این میان نقش امام زین العابدین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها را در خالص و ناب نگهداشتن قیام عاشورا و جلوگیری از تحریف نهضت امام حسین علیه السلام و تبلیغ درست، منطقی، به موقع و زمان شناسانه و توأم با صراحت، صداقت، صلابت، شناخت و شجاعت را نباید از یاد برد و سخنرانی های عقیله ی بنی هاشم در كوفه و شام و سید الساجدین در شام، نقش برجسته و ممتازی در صیانت و پاسداری از نهضت عاشورا داشتند و این نیز درس بزرگی برای انسانیت و مسلمین است و بینش و هوشیاری امام حسین علیه السلام را در طراحی نهضت عاشورا و قیام كربلا نشان می دهد كه چگونه فرازهای الهی و آسمانی سخنان آن امام همام مبنی بر «ان الله شاء ان یراك قتیلا و ان یراهن سبایا» در چهره ی خون پیام بزرگی را متجلی می سازد و داشتن پشتوانه ای فكری و ایدئولوژیكی برای نهضت و همراهی صادقانه و صبورانه عناصر تبلیغی و فرهنگی برای سلامت و خلوص نهضت را نیز نشان می دهد تا اشاره ای لطیف به مسئولیت عالمان دینی، علمداران فرهنگی و نیروهای تبلیغاتی در عصر حاضر نیز باشد.


البته درك زمان، درد هدایت، مسئولیت اندیشی داشتن، روش شناسی، انتخاب منطقی و درست، هدف ها و انگیزه ها را الهی و توحیدی كردن، خلوص ورزی و خردورزی را بهم پیوند زدن، عقل، عشق، فكر، ذكر و فعل را در هم آمیختن نیز از لوازم، مقدمات، مقارنات كار و اقدام مثبت و كارآمد است تا دین خدا به دست دینداران واقعی سربلند و سایه گستر باشد كه به تعبیر بلیغ و دردمندانه منسوب به حسین بن علی علیه السلام: «ان كان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی» [8] ، كه اوج درد دینی و غیرت الهی و اسلامی و آئینه ای از كربلاست پس خویشتن را با آن بشناسیم، بیارائیم و تأویل نمایم.



[1] مجموعه آثار ج 16 ص 639.

[2] تحف العقول، ص 245.

[3] بحار ج 44 ص 298. و عمر بن سعد نيز در صدور فرمان حمله فرياد زد «يا خيل الله اركبي و بالجنة ابشري» (مغالطه، حقه بازي و رياكاري).

[4] مهر تابان ص 124 به نقل از بحارالانوار.

[5] و خون قلب خويش را در راه تو نثار كرد تا بندگان تو را از ناداني و حيرت گمراهي نجات بخشد.

[6] مجموعه آثار ج 16 ص 451 استاد شهيد مطهري.

[7] در اين زمينه به كتاب بسيار روشنگر و عميق؛ مجموعه آثار ج 12 ص 181 تا 193 و 644 تا 650 مراجعه شود.

[8] قابل دقت است كه عبارت فوق به اشتباه به امام حسين عليه السلام منسوب است. گوينده جمله فوق طبق بيان علامه عسكري در معالم المدرستين، ج 3: «و نعم ما قاله الشاعر...» شيخ محسن ابوالحب است.